ابراهیم عطایی
ابراهیم عطایی از اجرا کنندگان حکم ارتداد سلمان رشدی است.
تولد
او در سال 1349 به دنیا آمد و از سیزده سالگی به جبهه رفت.
پس از پایان جنگ ایران وعراق در رشته فلسفه دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. استاد رضا داوری، استاد برجسته فلسفه در ایران از جمله اساتید او بود.
پس از صدور حكم ارتداد سلمان رشدی، در سال 1368 تصميم به اجراي اين حكم گرفت و پس از چند ماه با تغيير پوشش و رفتار خود، تظاهر به مخالفت با جمهوري اسلامي كرد. به گفته كاردار وقت سفارت سوئيس (نمايندگي حفاظت از منافع آمريكا در ايران) در گفتگو با سی ان ان، عطايي تقاضاي ويزاي ويژه كرده بود. گفته بود كه حاضر است پناهنده شود و عليه ايران حرف بزند. از طرف سازمانهاي آمريكايي هم حمايت شده بود، از جمله سازمان ديدبان حقوق بشر هم او را تأييد كرده بود. به اين نتيجه رسيده بوديم كه مشكل شخصيتي دارد و قابل بهره برداري است. رهبر جمهوری اسلامی در حاشیه قرآن اهدایی به خانواده او نوشت:بسمه تعالي، خداوند اين شهيد عزيز ما را که تا دنيا باقي است به عنوان سند زنده و جاوبد دلاوري و خداجويي اين مردم بر پيشاني تاريخ خواهد درخشيد، با شهداي کربلا و ائمه هدي- عليهم صلوات الله اجمعين- محشور بفرمايد.
قطعنامه که پذيرفته شد و آتش بس که اعلام شد، من يک باره به خودم آمدم، ديدم سفره را برچيده اند و نصيب من از روزي شهادت، فقط حسرت است. بعد ازخودم پرسيدم که ابراهيم! آيا حقيقتاَ درجستجوي شهادت بوده اي؟ ديدم که نه. باز از خودم پرسيدم: ابراهيم! اکنون چه؟ آيا آماده ديدار حق هستي؟ و باز پاسخ دروني ام حاصلي جز حسرت و اندوه نداشت. ديدم که با تمام وجود به اين قفس خاکي چسبيده ام و بال و پر پروازم نيست. تعارف با خودم را کنار گذاشتم. ديدم که در اين مدت، از شهادت فقط دم مي زده ام؛ اما بارها آن را رد کرده ام. ديدم شهادت هديه اي است از طرف خدا که ابتدا بايد بپذيري، بعد به آن برسي و بدا به حال من! من در جام زهري که امام نوشيد، آب حيات يافته بودم و بدا به حال من! من از قطعنامه متولد شدم.
دولت انگلستان تاکنون از تحويل پيکر ابراهیم عطايي به جمهوري اسلامي خودداري کرده است.
شيريني و لذات زندگي در آن است که مرد در انتظار مرگ ننشيند، بلکه به دنبال آن برود و آن را در آغوش بکشد. شيريني زندگي در آنجاست که حلاوت مرگ را دريابي و اينچنين است که قاسم بن الحسن (عليهما السلام) از مرگ تعبير «احلي من العسل» دارد. شرافت و کرامت آدمي از زندگي و مرگش رقم مي خورد و من همواره از خداي لايزال خواسته ام که چگونه زيستن و چگونه مردن هر دو را، او به من بياموزد.
دکتر رضا داوری، استاد برجسته فلسفه دانشگاه تهران: این یعنی همان خلیفه ای كه خدا میفرماید ما در زمین قرار داده ایم. شهید عطایی مصداق محسوس همین معناست. یقین داشت، راهش را پیدا كرده بود و انگار روی نقطه ای ایستاده بود كه انتهای مسیرش را میدید، ابراهیم برای من یك اسوه است، یك اسطوره است كه به حیات حقیقی رسیده است. زمان حیاتش همیشه برای من نمونه كامل یك انسان بود كه توی این دنیا به هویت خودش رسیده بود. نمونه كامل كسی بود كه خودش را خوب شناخته بود، مردمش را خوب شناخته بود، امامش را خوب شناخته بود، خدایش را خوب شناخته بود، دینش را و راهش را خوب شناخته بود و بالاخره هم رفت و رسید و پیروز شد یعنی شهید شد.
رضا اشعری، همرزم او :آخرین بار در خیابان جمهوری دیدمش، سر خیابان بابی ساندز، اول نشناختمش. یك تی شرت زردرنگ پوشیده بود، ریشهایش را هم از ته زده بود. رفتم جلو، گفتم: «ابراهیم! خودتی؟» خودش بود؛ ولی پاك عوض شده بود. حرف زدنش هم مثل همیشه گرم نبود. گفتم: «اینجا چه كار میكنی؟» اكراه داشت كه حرف بزند، گفت: «آمدم ویزا بگیرم». و خواست خداحافظی كند كه دستش را گرفتم گفتم: «ویزا برای كجا؟ چی شده مگر؟» گفت: «ولم كن رضا! عجله دارم». دستش را با تكان از دستم بیرون كشید و رفت. خشكم زد. با خودم گفتم: «خدایا! این ابراهیم همان ابراهیم است؟!»
یادداشت امام خامنه ای (مدظله العالی) در حاشیه قرآن اهدایی به خانواده شهید:
بسمه تعالی
خداوند این شهید عزیز ما را که تا دنیا باقی است به عنوان سند زنده و جاوبد دلاوری و خداجویی این مردم بر پیشانی تاریخ خواهد درخشید، با شهدای کربلا و ائمه هدی- علیهم صلوات الله اجمعین- محشور بفرماید.
عاقبت سلمان رشدی در دوئل با
سايه اش شكست
خواهد خورد