سعيد يوسفنيا شعري با نام «نينواي غزه» سروده و آنرا به مردم مظلوم غزه تقديم كرده است
همصداي گريههاي بيصداي غزهايم
سال، سال قلبهاي داغدار
سال زخمهاي بيشمار غزه است
فصل فصل سرد سينههاي پر غم است
فصل تا هميشه زنده محرم است
ماه ماه ماتم است
****
اي شما كه گريههاي بي صدايتان
وسعت طنين نالههايتان
از تبار زخمهاي بدر
ازقبيله غريب اشكهاي كربلاست
بر سر شما اگرچه دستهاي مهربان خاك نيست
تا هماره سايه يگانه خداست
سرزمين لاله خيز قلبهاي ما
با شما و اشكهاي دردبارتان آشناست
****
دشمن پليد و زشت
دشمن پلشت و غافل از حضور سرنوشت
با تمام بمبهاي آتشين خويش نيز
در برابر شما حقير و خوار گشته است
مثل ابرهاي مبهم سياه
تار و مار گشته است
****
اي شما كه سالهاي سال
در نبرد بيامان مرگ و زندگي
پا به پاي عشق رفتهايد و ميرويد
اي رهاتر از شهابهاي سرخ بينشان
اي فراتر از ستارگان آسمان
ما هم از تبار نينواي غزهايم
آشناي زخمهاي كهنه و عميقتان
آشناي كودكان بينواي غزهايم
همصداي گريههاي بيصداي غزهايم