گفت «پس يا على.»
گفت «پس يا على» | |
بهش گفت «پاشو حميدآقا. پاشو. الان وقت نشستن نيست.» بى سيم چيش گفت «راستش حميدآقا توى كمرش تير خورده. اگه اجازه بدين استراحت كنه.» آقامهدى خنده اى كرد و رو به حميد گفت «دو تا گروهان بايد الحاق بشن. بايد عراقى ها رو بكِشن پايين. مى تونى راه برى؟» حميد گفت «آره.» گفت «پس يا على.» |
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۸۷/۱۱/۰۱ ساعت ۸:۱۸ ب.ظ توسط رهروان ولايت
|